javahermarket

خروج ممنوع

ادبیات-شعر-داستان-خاطرات-زبان(انگلیسی و فرانسه)

اینم از قولمون،اولین شعر طنز از "گل آقا"

الآن دقیقأ خاطرم نیست

حتی نمیدانم که مجرم این وسط کیست

شب بودوماها هیچ یک منزل نبودیم

گویا به جایی رفته بودیم

حالا نگو یک دزد سرشار از شرارت

درخانه ما آمده سرگرم غارت

ما آخر شب بر در خانه رسیدیم

دست کلید خانه را هرقدر گشتیم

برجیب و کیف خود ندیدیم

ناچار رفتم از سر دیوار بالا

واندر حیاط منزل خویش

دیدم جناب دزد در حین عمل را

او هم مرا دید

لختی به روی هم شگفت و مات ماندیم

خونسرد خندید

وانگاه با بی شرمی از پایین صدا زد...

 

 ادامه مطلب رو بخونید میفهمید آقا دزده چی گفت!!!!!


بازاریابی و کسب و کار اینترنتی

ادامه مطلب
نویسنده: سارا ׀ تاریخ: دو شنبه 5 ارديبهشت 1390برچسب:شعر طنز,طنز اجتماعی,گل آقا,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , mftoch.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com