اینم از قولمون،اولین شعر طنز از "گل آقا"
الآن دقیقأ خاطرم نیست
حتی نمیدانم که مجرم این وسط کیست
شب بودوماها هیچ یک منزل نبودیم
گویا به جایی رفته بودیم
حالا نگو یک دزد سرشار از شرارت
درخانه ما آمده سرگرم غارت
ما آخر شب بر در خانه رسیدیم
دست کلید خانه را هرقدر گشتیم
برجیب و کیف خود ندیدیم
ناچار رفتم از سر دیوار بالا
واندر حیاط منزل خویش
دیدم جناب دزد در حین عمل را
او هم مرا دید
لختی به روی هم شگفت و مات ماندیم
خونسرد خندید
وانگاه با بی شرمی از پایین صدا زد...
ادامه مطلب رو بخونید میفهمید آقا دزده چی گفت!!!!!
ادامه مطلب |